جدول جو
جدول جو

معنی پیاز کله - جستجوی لغت در جدول جو

پیاز کله
(زِ کَلْ لَ / لِ)
نوعی پیاز سفید و شیرین طعم که از آبادی کلّه آرند (در تداول مردم قزوین)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ لَ)
بلوک، مطابق مندرجات بندهشن هندی، آذر فربغ یا آتش روحانیان در کوه رشن در کابلستان بوده است اما احتمال میرود که این اشتباه از جانب نساخ واقع شده باشد، بندهشن ایرانی عبارتی دیگر دارد که متأسفانه قرائت آن بسیار مشکوک است، ویلیمز جکسن آن را چنین خوانده است: ’کوه درخشان کواروند، در بلوک کار’ - کواروند را بمعنی بخار آلود گرفته است و میخواهد ثابت کند که مقصود شهر کاریان ایالت فارس است که در نیمۀ راه بین بندر سیراف و دارابجرد بوده است و در آنجا امروز هم آثار ویرانۀ معبد قدیمی پدیدار است ... (مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات فارسی ص 221)
لغت نامه دهخدا
(زِ)
عنصل. بصیلاء. اسقیل. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا
گرده پیاز دو پیازه گونه ای از خوراک طعامی که از حلقه حلقه کردن پیاز درست میکنند: دارم چشمی بروی حانان چون چشم پیاز حلقه حیران. (وحید در صفت طباخ آنند. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی خورش که با پیاز سرخ کرده پزند
فرهنگ گویش مازندرانی
کرت پیاز در مزرعه و باغ صیفی کاری
فرهنگ گویش مازندرانی
از گیاهان علفی، بوته ی پیازی که به هنگام برداشت محصول از
فرهنگ گویش مازندرانی
بوته ی پیاز، یک عدد پیاز بخش غده ی گیاه پیاز
فرهنگ گویش مازندرانی
کنار آتش، رسمی در مراسم عروسی
فرهنگ گویش مازندرانی
تهی مغز
فرهنگ گویش مازندرانی
از محله های قدیمی شهرستان بابل
فرهنگ گویش مازندرانی